14ماهگی عسلم با سرما خوردگی
سلام عمرم ،سلام ماهم
عشق مامان شروع چهارده ماهگیت مبارک ماشالا روز به روز داری بزرگتر و باهوشتر میشی .ماشالا انقد شیطون شدی که حتی اجازه نمیدی مامان برات خاطراتت رو برات بنویسه به همین خاطر مجبورم دیر به دیر بیام آپ کنم .
عزیزم سرما خوردی شدید خلط سینت وحشتناکه بردیمت دکتر یه سری شربت داد خدارو شکر بهتر شدی
دخترم حالا یه کم از شیرین کاریهات و شیرین زبونیات بگم
*عاشق بیرون رفتنی تا اسم بیرون رفتن میاد زود میری شال و کلاتو میاری تو خیابون هر بچه ای رو که میبینی میگی نی نی
*میگم عشق مامان کیه به خودت اشاره میکنی میگی من میگم عمر مامان کیه میگی من میگم نفس مامان کیه میگی من ... خلاصه هرچی میگم میگی من
*عروسک زیاد دوس داری بخصوص عروسکت بردیا (حتما عکسشو میزارم )عاشقشی تا میگم بردیا کجاست هر جای خونه باشه زود پیداش میکنی بغلت میگیریش و بهش می می میدی بوسش میکنی ماشالا صدای بوس کردنت هم تا چند خیابون اون ورتر هم میره موقع شیر خوردنت هم باید حتما بردیا بغلت باشه
*هر کی رو تو آشپز خونه میبینی میگی ام (آب)میوه خیلی دوس داری
*عاشق همه نوع جونوری هستی میگم خروس چی میگه صداشو در میاری هاپو چی میگه هاپ هاپ ببعی بع بع
*تا میگم صلوات بگو باید حتما تسبیح بیاری پچ پچ میکنی یعنی صلوات میگی نماز خوندنت هم که جای خود داره خدا قبول کنه جیگرم
*از دور بوس انداختنت عشقه دستتو میچسبونی به لباتو صدای ماچت که ماشالا ...
*هر کی رو زمین دراز میکشه زود رو کولش سوار میشی و بیتکو بیتکو صدای اسب در میاری
*موقع حموم خیلی زیاد گریه میکنی .تا به موهات گل سر میزنم زود درش میاری حتی گل سر منم از در میاری ماشالا از دستت جرات نمی کنم چیزی به موهام بزنم
*بهت میگم ج ی ش داری با صدای بلند میگی نه همزمان ابروهاتم بالا میبری .عمه هاتو زیاد دوس داری میگم عمه دوس داری با سر تکون دادن بله میگی مامان جون و بیش از اندازه دوس داری و همچنین دایی نیما
*وای اگه یه لحظه تنهات بزارم حتی برم تو حیاط یه جیغ و دادی راه میندازی شما خانم گل که نگو هر جا میرم دنبالم میکنی هر کاری میکنم شما پشت سرم بای همین کارو بکنی
* از همه مهمتر ببه (بابا)و ماما گفتنت از همه شیرین تره ،شیرینم